
زندگینامه ساموئل فاینلی بریس مورس + عکس
ساموئل فاینلی بریس مورس (به انگلیسی (Samuel Finley Breese Morse (۲۷ آوریل ۱۷۹۱ – ۲ آوریل ۱۸۷۲) نقاش آمریکایی و ابداعگر کد مورس بود. او در نقاشیهای خود به چهرهنگاری و ترسیم صحنههای تاریخی میپرداخت.
متولد : ۲۷ آوریل ۱۷۹۱
چارلزتاون, ماساچوست , ایالات متحده
مرگ : ۲ آوریل ۱۸۷۲ (۸۰ سال)
نیویورک سیتی, نیویورک, ایالات متحده
ملیت : آمریکایی
تبار : اسکاتلندی-بریتانیایی
رشته فعالیت : نقاش , مخترع
محل کار: دانشگاه نیویورک
دلیل شهرت : کد مورس
تولد و تحصیل
ساموئل مورس در ۲۷آوریل۱۷۹۱ در چارلزتاون ماساچوست بهدنیا آمد. او فرزند اول پاستور مورس و الیزابت آن فاینلی بریس بود. پدر ساموئل جغرانیدان و یکی از اعضای ارشد کلیسای کنگرهگرایان بود. ساموئل در سالهای کودکی، زیرنظر پدرش تعلیمات علمی و مذهبی آموخت. او تحصیلات رسمی خود را در ۹ سالگی و با ورود به آکادمی فیلیپس در آندور ماساچوست شروع کرد.
مورس در نوجوانی و با فروش نقاشی، بهنوعی وارد دنیای کسبوکار شد
ساموئل مورس در ۱۴ سالگی به کالج ییل رفت. در آن زمان، وی هزینهی زندگی و تحصیل خود را از فروش نقاشیهای پرتره تأمین میکرد. او برای پرترههای عادی از دانشجویان و استادان، یک دلار و برای پرترههای مینیاتوری روی قطعاتی همچون عاج فیل، ۵ دلار دریافت میکرد. از استادان مهم او در آن سالها میتوان به بنجامین سیلیمان و جرمیا دی اشاره کرد که کلاسهایی درزمینهی الکتریسیته برگزار میکردند. البته، تمرکز مورس در اولین سالهای تحصیلات دانشگاهی روی هنر و نقاشی بود.
در سالهایی که مورس تحصیلات ابتدایی خود را میگذراند، تحقیق و توسعه در صنعت الکتریسیته در جریان بود. در سال ۱۸۰۰، الساندرو ولتا، مخترع ایتالیایی، توانست پیل ولتایی را طراحی کند و توسعه دهد که جریانی پایدار و ثابت از الکتریسیته را فراهم میکرد. در سالهای بعد و توسعهی فناوری تلگراف، آن اختراع نقشی حیاتی ایفا کرد.
خانهی محل تولد مورس
مورس در سال ۱۸۱۰، به خانه بازگشت و قصد داشت فعالیت اصلی خود را روی نقاشی متمرکز کند. واشینگتون آلستون، نقاش مشهور آمریکایی، در آن زمان مورس را تشویق میکرد فعالیت هنری را بهطور جدی پیگیری کند. درمقابل، پدرش اصرار داشت او بهعنوان کارآموز در کتابفروشی کار کند و بهمرور، وارد حرفهی انتشارات شود. مورس به اصرار پدر بهعنوان منشی و کارآموز در شرکت انتشاراتی دنیل مالوری مشغولبهکار شد. پس از یک سال تلاش و تقلا، درنهایت والدین مورس راضی شدند او برای ادامهی تحصیل در رشتههای هنری بههمراه آلستون به لندن برود.
دوران آموزش هنر در لندن با ورود به آکادمی سلطنتی هنر شروع شد. مورس در آنجا با تعدادی از نقاشان مشهور آن زمان، همچون بنحامین وست دیدار کرد و هنر را بهصورت حرفهای نزد آنها آموخت. از هنرمندان شاخصی که در آن سالها با مورس دوست و همکار بودند، میتوان به چارلز لزی، ساموئل تیلور کالریج، شاعر مشهور، چالرز برد کینگ، نقاش آمریکایی و جان هاوارد پیت، هنرپیشهی آمریکایی، اشاره کرد. ازجمله آثار مهم هنری مورس در آن سالها میتوان به «مجسمهی کوچک و پرترهی هرکول درحالمرگ» اشاره کرد که تحسین منتقدان را بههمراه داشت. آن پرتره مدال طلای نمایشگاه هنر انجمن آدلفی را نیز برای مورس بههمراه آورد.
زندگی
پس از شرکت در "آکادمی فیلیپس"(Phillips Academy) در اندووِر، ماساچوست، ساموئل مورس به "کالج هنرهای آزاد ییل"(Yale College) رفت تا در زمینه فلسفه مذهبی، ریاضیات درس بخواند.
در سال 1810، او با عضویت افتخاری در "انجمن فی بتا کاپا"(ΦΒΚ) از ییل فارغالتحصیل شد. انجمن فی بتا کاپا در سال 1776 تأسیس شده است و به بهترین و درخشانترین دانشجویان علوم و هنر در 286 دانشگاه برتر در کل آمریکا عضویت افتخاری میدهد.
در انگلستان، مورس تکنیکهای نقاشی را تحت نظارت "واشنگتن آلستون" (Washington Allston) شاعر و نقاش مشهور آمریکایی فرا گرفت. پایان سال 1811، او به آکادمی سلطنتی هنر بریتانیا رفت. پس از مشاهده و تمرین نقاشی "طراحی فیگور"(life drawing)، این هنرمند جوان شاهکار خود را یعنی تابلو "Dying Hercules"را کشید.
او چند سال به این هنر پرداخت و سپس در سال 1826 آکادمی بینالمللی هنرهای دستی را تاسیس کرد و آثارش با استقبال و فروش خوبی همراه بود و در سال 1832 نیز وی استاد دانشگاه نیویورک شد.
وی پس از مطالعه هنر در اروپا به کارهای علمی روی آورد با پدیده برق و جریان الکتریکی آشنا شد و از آن پس تمام تلاش خود را معطوف آزمایش و پژوهش در باب آن ساخت. در 1832 سال موفق شد دستگاه تلگراف را بسازد اما تا سال 1839 تلاش نمود تا توانست آن را تکمیل کند. سپس با کمک خط و نقطه، علائمی را وضع نمود که معادل حروف الفبا بودند. این الفبا که شامل علامتی مانند نقطه خط بود و به وسیله جریان برق ثبت میشد، پایه انتقال پیام را مهیا ساخت و به نام مورس شهرت یافت.
در سال 1844، یک خط تلگراف به طول 64 کیلومتر احداث شد که بالتیمور را به واشنگتن ارتباط می داد. مورس دستگاه تلگراف را ساخت که در آن وقتی جریان الکتریکی وصل می شد، یک آهن ربای الکتریکی را به کار می انداخت و باعث می شد تا یک مداد بر روی یک نوار کاغذی متحرک، علائمی را ثبت کند. جریان به طور مداوم به وسیله یک کلید فشاری قطع و وصل می شد و اطلاعات به شکل پالس و نبود پالس (رمز) انتقال مییافت.
این سلسله عناصر کوتاه و بلند که برای نشان دادن حروف، نقطه و کاراکترهای یک پیام معین به عنوان کدهای مورس استفاده میشدند، طولانیتر از هر سیستم رمزگذاری الکترونیکی دیگر، بیش از 160 سال مورد استفاده بوده است.
مورس در 29 سپتامبر 1818 با" Lucretia Pickering Walker " ازدواج کرد. همسر او در 7 فوریه 1825، بلافاصله پس از تولد فرزند سوم درگذشت. او در 10 اوت 1848با" Sarah Elizabeth Griswold"در نیویورک ازدواج کرد.
ورود به نبرد تلگراف
ساموئل مورس در سال ۱۸۲۹، فرزندانش را برای نگهداری به اعضای فامیل سپرد و سفری دریایی را بهسمت اروپا آغاز کرد. او پس از دیداری مجدد با دِلافایت، برای نقاشی در گالریهای واتیکان به رُم رفت. مورس در سالهای بعد، تحقیقات متعددی برای درک بهتر آثار استادان بزرگ هنری کرد و از کلکسیونهای متعدد هنری بازدید کرد. او نقاشی منظره را هم از همان سالها شروع کرد و اکثر زمان خود را با جیمز فنیمور کوپر، دوست رماننویسش میگذارند.
یکی از آثار نقاشی مذهبی مورس
در سال ۱۸۳۱، اتفاق مهمی در مسیر توسعهی تلگراف رخ داد. جوزف هنری، دانشمند آمریکایی، اعلام کرد میدانی الکترومغناطیسی با استفاده از چندین لایه سیم عایقبندیشده کشف کرده است. او نشان داد چگونه آن میدان مغناطیسی توانایی ارسال سیگنالهای الکتریکی را در فواصل طولانی دارد و احتمال موفقیت سیستمهای تلگرافی را برای اولینبار مطرح کرد.
مورس در سال ۱۸۳۲ و در سفر دریایی به نیویورک، با چارلز توماس جکسون گفتوگو کرد و برخی مفاهیم الکترومغناطیس را برایش توضیح داد. جکسون نیز جزئیاتی از تحقیقات اروپاییها دربارهی پدیدهی الکترومغناطیس را برای مورس بیان کرد. نقاش آمریکایی که از یافتههای جدید الهام گرفته بود، طراحی نمونهی اولیهای از تلگراف الکترومغناطیسی را بههمراه سیستم ارسال پیام کدگذاریشده با خط و نقطه در دفترچهاش کشید.
کد مورس که برای هر حرف و عدد ترکیبی از خط و نقطه دارد
تدریس در رشتهی نقاشی و مجسمهسازی شغل بعدی مورس بود که بهمحض بازگشت به نیویورک و دانشگاه آن شهر، در آن مشغولبهکار شد. البته، ذهن او درکنار تدریس همیشه به توسعهی فناوری پیامرسانی مشغول بود. همان اطلاعات اولیهی سفر با جکسون کافی بود تا نقاش آمریکایی را به توسعهی سیستم تلگراف تکخطی علاقهمند کند. مورس پس از مطالعهی تجربهها و یافتههای جکسون، اولین تلگراف خود را طراحی و جزئیات آن را به دفتر ثبت پتنت آمریکا فرستاد.
مورس در دورهای بهقدری فقیر شد که توانایی خرید غذا هم نداشت
در نوامبر۱۸۳۲، ساموئل مورس بر سر دوراهی برای توسعهی تلگراف یا ادامهی هنر قرار داشت. او اگر شغلش را بهعنوان هنرمند رها میکرد، درآمدی نداشت. درمقابل، چگونه میتوانست نقاشی کند وقتی ذهنش مشغول توسعهی فناوری است؟ بههرحال، او مجبور بود نقاشی را بهعنوان شغل اول و طراحی تلگراف را بهصورت کاری پارهوقت در زمانهای خالی پیگیری کند.
تلگراف کوک و ویتستون
در آن سالها، برادران ساموئل، یعنی ریچارد و سیدنی، در نیویورک ساکن بودند و از هیچ کمکی برای پیشرفت او مضایقه نمیکردند. آنها اتاقی برای زندگی و تحقیق دراختیار برادرش گذاشتند؛ چراکه درآمد ساموئل روزبهروز درحالکاهش بود. درواقع، او بهسرعت بهسمت فقر حرکت میکرد که بهتفصیل در یادداشتهای ژنرال استراتثر، شاگرد نقاشی مورس نوشته شده است:
برای یادگیری نقاشی به او پول پرداخت میکردم و باهم شام نیز میخوردیم. شام ما غذای اشرافی و خاصی نبود؛ اما بههرحال مناسب بود. پس از شام، مورس میگفت: «این اولین وعدهی عذایی من بعد از ۲۴ ساعت است. هیچگاه هنرمند نشو. هنر، یعنی گدایی. زندگی تو در دستان کسانی میافتد که هیچ درکی از هنرت ندارند و اهمیتی هم به تو نمیدهند. یک سگ خانگی زندگی بهتری دارد. آن احساساتی که هنر هنرمند را به جلو حرکت میدهد، او را زنده نگه میدارد تا زجر بکشد».
نقاشی تالار لور از مورس
زمانیکه مورس دربارهی تلگراف تحقیق میکرد، دانشمندان بزرگ دیگری در اروپا مشغول طراحی و آزمایش سیستمهای مشابه بودند. ازآنمیان، میتوان به کارلفریدریش گاوس، ریاضیدان مشهور آلمانی و ویلهلم وبر، دانشمند فیزیک، اشاره کرد. وبر در سال ۱۸۳۳ و یک سال پیش از آمادهسازی نمونهی اولیهی مورس، اولین تلگراف الکترومغناطیسی را ساخته بود.
نبردهای پتنتی برای تلگراف، درنهایت بهنفع مورس ختم شد
مخترعان انگلیسی، ویلیام کوک و چارلز ویتستون، محققان دیگری بودند که برای ساخت تلگراف با دیگر دانشمندان رقابت میکردند. آنها ۴ سال پس از شنیدن خبر طراحی مورس، برنامههای تحقیقاتی خود را روی سیستم ارتباطی شروع کردند. منابع مالی بهتر دانشمندان انگلیسی باعث شد مدل کاربردی را سریعتر از دیگران بسازند. کوک تنها ۳ هفته پس از شروع تحقیقاتش، موفق شد تلگراف الکتریکی کوچکی بسازد. ویتستون نیز روی ارتباطات راه دور متمرکز بود.
دانشمندان انگلیسی در سال ۱۸۳۷، درنهایت اطلاعات خود را باهم ترکیب و سیستمی با استفاده از چند سیم ارتباطی بین دو ایستگاه راهآهن در انگلستان اجرا کردند. اولین ارتباط تلگرافی آنها در خطِآهن گریتوسترن و بهطول حدود ۲۰ کیلومتر اجرا شد.
نمونهای از دریافتکنندهی کد مورس که پیام را روی کاغذ مینوشت
ساموئل مورس در همان سالهایی که انگلیسیها مشغول توسعهی سیستم تلگراف بودند، طراحی ارتباطات تلگرافی را در دستورکار خود داشت. او مشکل ارتباط راه دور را بهکمک لئونارد گیل، استاد دانشگاه نیویورک، حل کرد؛ اما هنوز راه زیادی تا نهاییسازی تلگراف باقی مانده بود. مورس بهکمک گیل توانست ارتباطی تا حدود ۲۰ کیلومتر را برقرار کند. شوق آن موفقیت اولیه باعث شد ساموئل بهفکر نمایش عمومی دستاورد خود بیفتد. آلفرد ویل، یکی از آشنایان مورس، بهعنوان اولین شاهد فرایند ارسال و دریافت پیام نمونهی اولیهی تلگراف را مشاهده کرد.
در سال ۱۸۳۷، اولین مسئلهی قانونی ثبت پتنت مورس پیش آمد. در آن سال، جکسون ادعای اختراع تلگراف را مطرح کرد و مورس را بهرقابت طلبید. درمقابل، مورس از یادداشتها و طراحیهای دفترچهی خود استفاده کرد و درنهایت، در دعوای حقوقی پیروز شد.
نمونهی تلگراف مورس
آلفرد ویل، یکی از شاگردان مورس، منابع مالی موردنیاز مورس را تاحدودی تأمین کرد. همچنین، او در مکانیک مهارت داشت و بهمرور، عضوی از تیم مورس و گیل شد. مورس نمایش عمومی خود را در ۱۱ژانویهی۱۸۳۸ در کارخانهی Speedwell Ironworks ویل اجرا کرد. تلگراف مورس بدون نیاز به منبع برق توانایی ارسال پیام تا حدود ۳ کیلومتر را داشت. اولین پیامی که برای نمایش عمومی با استفاده از تلگراف مورس ارسال شد این بود: «منتظر صبور هیچگاه شکست نمیخورد».